چندسال پیش که بازیهای PC ایرانی بازار گرمی داشتند، عناوین ماجرایی کلیک و اشاره مختلفی روانه بازار شد. در این میان بازی شبان، عنوانی بی سر و صدا با ظاهری ساده بود که در نگاه اول، کسی خیلی روی آن حساب نمیکرد. اما بازی خیلی بیشتر از اینها حرف برای گفتن دارد. یک بازی ساده با گرافیکی کودکانه و داستانی که هیچ متنی ندارد. یک بازی دوست داشتنی که بعد از اتمام آن، خاطره خوشش همیشه در خیالتان باقی میماند. این بازی ابتدا در سال ۱۳۹۱ در بازارهای خارجی منتشر شد و حتی واکنشهای خوبی هم از رسانههای خارجی گرفت. نسخه فارسی شبان در سال ۱۳۹۲ بهصورت دیجیتالی در فروشگاه گیمآپ سابق و سال ۱۳۹۶ در بستر هیولا منتشر شد.
یک بار هم ای عشقِ من از عقل میندیش
بگذار که دل حل بکند مسئلهها را …
اگر به بازی ویدیویی به عنوان یک هنر نگاه کنیم، دیگر پای عشق به میان میآید و اعداد و ارقام کنار میروند. اینکه بازی برای ۱۰ سال پیش است اهمیتی ندارد. اینکه بازی دوبعدی است مهم نیست. تنها این مهم است که بازی چه حسی به من میدهد و چه اثری بر <من> دارد؟ شبان پاسخ خوبی به این سوال است. حس همبستگی در شرایط سخت؛ دزدیده شدن رمه (گله)؛ هوای طوفانی و یک کلبه کوچک؛ ترکیبی که احساسات را غلیان میدهد. روایتی که احساسات تنهایی، اتحاد، مبارزه، غم و شادی را به شما هدیه میدهد. و این هنر و این احساسات تا همیشه با شما خواهند بود. و این قدرت بازی است …
داستان:
داستان بازی سر راست است. بازی چالش داستانی ندارد. به دنبال سنت شکنی نیست. داستان بازی آمده تا قصه برایتان تعریف کند. کاری که به خوبی آن را انجام میدهد و شما را از مبدا به مقصد میرساند. سیر داستان و چالشهایش با گیمپلی به خوبی ترکیب شدهاند. البته در برخی موارد هم کسلکننده میشود که اگر سازندگان میتوانستند قدری پیچش داستانی به آن اضافه کنند، لذت بازی دوچندان میشد.
گیمپلی:
سبک ماجرایی کلیک و اشاره سبک خشکی محسوب میشود که هیجانی ندارد. ظاهر این سبک این است که باید روی یک صندلی بنشینیم و فقط با کلیک کردن روی صفحه، بازی را پیش ببریم. نه هیجانی میشویم و نه چیزی. گرچه به همین دلایل این سبک طرفداران خاص خودش را دارد اما اگر کمی در این سبک دقیق شوید، لذت این گیمپلی را درک خواهید کرد. هرچند که در این سبک بیشتر بار بر روی دوش داستان است. اما بلاشک گیمپلی باید استانداردهای خودش را رعایت کند.
شبان پر است از پازل و پیدا کردن اشیاء پنهان و معما های مختلف و از این بابت چیزی کم نگذاشته است. معماهایی که خیلی سخت نیستند و نمیخواهند با پیچیده بودن شما را به چالش بکشانند. اما در گیمپلی نقاط ضعفی وجود دارند. اینکه سازندگان بیشتر بار بازی را بر دوش چالشهای اشیاء پنهان انداختهاند اصلاً جالب به نظر نمیرسد. به تجربه بازی در این قسمت نقد جدی وارد است. بهتر این بود که یا داستان قدری پر جزئیات شود یا اینکه مکانیکهای بیشتری برای بازی طراحی شوند. مخصوصاً با توجه به اینکه مدت زمان گیمپلی بازی طولانی نیست.
گرافیک:
مهم ترین نقطه قوت بازی، گرافیک و طراحیهای خاص آن است. بازی گرافیکی ساده و نقاشیگونه دارد. طراحیها بسیار خاص کشیده شدهاند و کاملاً منطبق بر حال و هوای بازیاند. با وجود اینکه رنگها تم تیره دارند، اما تنوع بالای رنگی و محیطهای متنوع قوت زیادی به گرافیک بازی دادهاند.
موسیقی و صداگذاری:
بازی موسیقیهای متنوعی دارد و در مواقع مختلف بازی، موسیقیهای مختلفی پخش میشود که متناسب با حال و هوای آن قسمت هستند. افکتهای صدایی هم رضایتبخش هستند. بازی به خاطر نداشتن دیالوگ در داستان، هیچ دوبلهای ندارد. اما صداگذاری به خوبی انجام شده است.
جمعبندی:
شبان یک بازی جمع و جور است که احساس رضایت بخشی به شما میدهد. اگر به دنبال تجربه یک قصه خوب هستید، شبان محصول خوبی برای شما خواهد بود. داستانی گیرا همراه با گرافیک و طراحی مناسب، محصول خوبی را به ارمغان آوردهاند که حتی بعد از گذشت حدود ۱۰ سال از ساخت بازی، به عنوان تجربه یک عنوان ۳-۴ ساعته، محصول خوبی به شما ارائه خواهد داد.
راهنمای کامل و ویدئویی بازی شبان را در بازینگار ببینید.